دلنوشته ها

دلنوشته ها

به دلِ علیرضا خوش آمدی! ذاکری،
دلنوشته ها

دلنوشته ها

به دلِ علیرضا خوش آمدی! ذاکری،

از اسرار توحید و صُلح



سپاس خدایا ...

از این عمر گرانمایه ...

از این هستى و این فرصت ...


باز هم روزىِ محرم و یادِ حسین علیه السلام و نماز

نمازى که هر روز باید خواند تا شاید یک بار شبیهِ نجواى مولا شود

راز و نیازى که بى سوره ى توحید خیلى آسمانى نمى شود و آیتى از آیات ژرف این سوره که:

ایزد یگانه، نه زاده و نه زاده شده و همتایى ندارد


آرى حسینِ خدا هم اگر محبوب او شد و خشنود و آفریدگارِ خویش را خشنود کرد

نه فرزند خدا بود و نه رابطه ى نسبى و سببى با او داشت

حسین مانندِ همه ى مختارهاى روزگار زمانى از پروردگارِ وهاب هدیه ى آزادى ستاند

و پیش بى نیاز و صمدى که رابطه ها در بندش نکشند

آزادگى برگزید

و مگر جز با صبورى مى توان پله پله تا ملاقات مشهودى به نام ربِّ حسین شتافت؟

و حسین جلى ترین جلوه ى ایزدِ جلى،

معنا بخشید به زیبایى مصیبت

و گذر از سختى ها و جهنم و جهنمى هاى روزگار

با نیرویى به نام عشق

و قدرتِ رها کردن هر چه غیرِ یار

و با نعمتى به نام آزادى

و چیدن گُل آزادگى

در لاله زارِ وفا و تشنگى

و او که حسین داشت

و حسینش حسین بود

آزادگى و رهایى اش از خاک

جایى کار دستش مى دهد

گرچه فرزند خدا نمى شود

امّا عزیزتر از فرزند مى شود

و نمازش نماز مى شود

از جنسِ عشق و صبورى و آزادگى و رهایى و پرواز و اشک و لبخند و خشنودى و آرامش و مهربانى به خلق خدا ... 

نمازى شبیه آن نمازهایى که حسین مى خواند

پر از سلامت و آرامش و صُلح و دوستى

نمازى پر از بهشت ...

که سلام حسین بر اوست و یاران صالحش ...

آنان که با جهان درون و برون صُلح مى ورزند ... 

که

السلام علینا و على عباد الله الصالحین

و حسین کشتىِ نجات است

و چراغ هدایت آنان که ...

مهربانانه

جهان اندرون خویش و جهان خداى مهربانِ خویش را

جُمله بهشت مى طلبند

جُمله نسیم ...