دلنوشته ها

دلنوشته ها

به دلِ علیرضا خوش آمدی! ذاکری،
دلنوشته ها

دلنوشته ها

به دلِ علیرضا خوش آمدی! ذاکری،

مناجات با خدا پیش از نماز


خدایا
الله اکبر مى گویم
که گاهِ نماز دیگرم که رسد
شأن دیگرى از خود بر من بنمایانى:
الله اکبر 
که بزرگ ترى از آن که وصفت بتوان
آن زمانم که آید
الله اکبرم
بزرگان را پیشت حقیر و برده و بنده کند
و چه کسى در جهان خلقت والاتر از محمّد
صلّى الله علیه و آله
که چون
الله اکبرهایم
گرم و گیرا شود
شیوا بگویم:
و أشهد أنّ محمّداً عبده و رسوله
محمد برده ى توست
و آنک رسول تو.
بخوانم 
که لبخندِ قاصدکت
با عطر گل محمّدى، در چشم دلم بنشاند
که عبدم که رسولم
و رسولم که عابدتر بمانم
و چشمانِ این خودشناخته ى خدا شناخته،
احمد،
برگزیده ى تو
همه مى شود رضایت
و همه مى شود
الله اکبر

حالا خدایا
از آینه ى چشمانِ محمّد،
گُل و شبنمِ الله اکبر مى چینم و اى گُل!
گل بر افشانم
و 
الله اکبر بیاورم
که تنها تو را سزاست
تکبّر
که
نمازى بخوانم
قربةً إلى الله
در برابر تو
اى کبیر متعال
یا متُِکبِّرُ یا اللهُ 
الله اکبر