دلنوشته ها

دلنوشته ها

به دلِ علیرضا خوش آمدی! ذاکری،
دلنوشته ها

دلنوشته ها

به دلِ علیرضا خوش آمدی! ذاکری،

آشنایى به نام بسم الله الرحمن الرحیم


الله اکبر

که نتوان تو را وصف کرد از بس بزرگى خدایا

که تو را وصف نتوان

امّا توان صدا کردن

توان یاد کردن

نه به صفتى که من به تو بدهم

که من که باشم که به تو چیزى بدهم؟

تنها، تو را صدا مى زنم

مى خوانم

با نامى که خود بر خود نهادى

به مخلوقى به نام و اسم خودت 

تو را مى خوانم

که خواندنى هستى و خودت گفتى بخوان

بخوان مرا به نام هاى زیباى من

همان اسماء الحسنى

صدایت مى زنم

یا من له الأسماء الحسنى

مى خوانمت

به نامى که خود بر خود نهادى

به الله

به اسم الله

همان بسم الله

که گفته اى پاسخ مى ده

پاسخى درخور نامگذارى خویش به الله

مى خوانمت به اسم رحمن تو

به اسم رحیم تو

به اسمِ رحمنِ رحیمِ تو

همان بسم الله الرحمن الرحیم

نامى بر خود نهاده اى که معنایش مهربانیست

و سرچشمه اش مهر تو

رحمت تو

رحمت واسعه ى تو

اى رحمن

و مهربانى ویژه ى تو

براى خوبان تو

اى رحیم

مى خوانمت 

به اسمِ اللهِ رحمنِ رحیم

بسم الله الرحمن الرحیم

که این گونه نام تو را بر زبان و حنجره و دندان و بزاق و لب و کام بنشانم

و با این بار صدا زدنم

شاید

کارخانه ى این تن

این بار

بنویسد بر محصولات خویش

نام تو را

بنویسد

بسم الله الرحمن الرحیم

در این عصرى که محصولات

همه علامت دارند و زمانه شده عصر برند و اعتبار و اسم قیمت پیدا کرده

که قیمت پیدا کند این زبان و دندان و دهان

به اسم تو

به اسمِ اللهِ رحمنِ رحیم

همان

بسم الله الرحمن الرحیم

و طعم اسم تو را بچشم

اسم شیرینِ تو را

و آب دهانم را بنوشم

که حالا بسم اللهى شده

مثل زمانى شده که به یاد لیمو ترشِ ترشِ ترشِ خلقت تو

دهانم ناخودآگاه همه اش مى شود چشمه ى اعجازِ خلقتِ تو

و اینک بسم الله مى نوشم

آب حیاتى که پر است از مهربانى

مهربانى فراگیر و مهربانى ویژه

و اعضاء و جوارحم این بار از این مهربانى مى نوشند

و به واسطه ى اسم اللهِ رحمنِ رحیمِ تو

سیراب مى شوند

همان بسم الله الرحمن الرحیم

قلبم سلیم مى شود

از خونى که مهربان تر شده

به اسم اللهِ رحمنِ رحیم

و بند بندِ تنم

هم صدا با من

تو را مى خوانند

بسم الله الرحمن الرحیم

و رگِ گردنم

و کاسه ى سرم

پر مى شود از این اسم و الله و رحمن و رحیم

و سرخوش مى شود به

بسم الله الرحمن الرحیم

و دیگر به چه بیندیشم به جز این که باید تو را صدا زد

و وصف نتوان کرد که بزرگ ترى از این که در وصف آیى

حتى وصفِ مهربانى

فقط صدایت مى زنم

به اسمى که خویش ، شایسته بودى که بر خویش بنهى

بسم الله الرحمن الرحیم


الله اکبر

بسم الله الرحمن الرحیم...