من و مرغ دریا ز یک پیکریم
من و مرغ دریا ز یک پیکریم زمستانِ شمال و دریای خزر را همیشه طور دیگری دوست داشتم؛ اینکه بگویم همه اش از عشق مرغان...
خدا کند که بگیرد …
خدا کند که بگیرد … دعایم را می گویم، برایت، برایم؛ این که تمنّایم آن قدر جنسش از نور باشد که بالا رود؛ بالاتر ! این که...
صدای پای اسب
راست و دروغش را نمی دانم؛ در خبرها آمده بود کتابی مجوز نشر گرفته با عنوان صدای پای اسب و چند صفحه ای هم پر شده بود از...
امیدى به رنگ نیلوفر مرداب
همیشه انزلى را دوست داشتم و هنوز هم برایم شهرى رؤیایى است. این که زمستان کنارِ اسکله بایستى و به دریا نگاه کنى و با...
اربعین است دوباره
اربعین است دوباره ... دیگر تجربه اهل دل ثابت کرده هر کس امسال بیاید سال دیگر اگر نیاید، دلش قرار ندارد مى گویند اربعین...
ستاره، شب یلدا ، انار و نور
الهى طولانى ترین شب سالت حتى اگر ابرى باشد دلت خوش باشد به ستاره اى که گوشه ى آسمان و پشت این همه ابر مى درخشد. الهى...
وقتى از روزگار یار بیخبرى
وقتى عزیزِ دلت را زندانى کرده باشند شبیه آن زندان هاى مخوف بغدادِ عصر عباسیان و حالا مدام نامه ى عاشقانه ى لیلى و...
از اسرار توحید و صُلح
سپاس خدایا ... از این عمر گرانمایه ... از این هستى و این فرصت ... باز هم روزىِ محرم و یادِ حسین علیه السلام و نماز...
ماه که تمام مى شود
ماه که تمام مى شود، صبرت هم باید تمام شود دیگر؛ مى گویند صبر که تمام شود، غصه سر مى آید، مراد دل هم مى رسد. شاید یک...
از عشق ورزى تا عاشقى
عاشقى حال خوبیست؛ حتى عاشق نمایى شهر دلت را بهم مى ریزد؛ بار کج است؛ مى خورد زمین یک جایى امّا حالت را دگرگون مى کند،...
حال و روز عشَّاق در شبهاى مهتابى
مى گویند آدم عاشق که مى شود، شب و روز ندارد؛ خلاصه، داستانِ خواب و خوراک و عادتهاى عادى و روزانه اش بهم مى ریزد؛ عاشقها...
همراز با فرشتگان
درود و مهربانى خدا بر تو اى فرشته ى من بر شما اى فرشتگانِ همراهِ من اى امانتداران و راستگویان الهى سلام بر شما و قلمِ...
مناجات با پادشاه سرزمین جان
پروردگارا، اى یار یاریم کن در گرفتن افسار اسبِ اندیشه اندیشه اى که رام تو باشد و زانو بزند در درگاه پرستش تو اندیشه اى...
نامه پادشاه از ما بهتران
تصور کن تصور کن پیکِ لبخند بر لبى آمده و بسته اى آورده! کارِ پست چى مى کند امّا نگاهش برادرانه است و لبخند مهرش...
الهى که درت بسته نگردد
الهى که درت بسته نگردد و این حلقه ز در خسته نگردد الهى حلقه ها حلقه بمانند الهى عاشقان برده بمانند کبوترها الهى پر...
بوى وصل
بوى وصل مهدى صاحب زمان آید همىبعد از آن باران مهر بى کران آید همىچون ببارد، دانه ها سیراب گردند العطشفصل آهنگ سمن در...
آشنایى به نام بسم الله الرحمن الرحیم
الله اکبر که نتوان تو را وصف کرد از بس بزرگى خدایا که تو را وصف نتوان امّا توان صدا کردن توان یاد کردن نه به صفتى که من...
آه دوباره واژه ها
حاشیه مى زنم به تو حاشیه مى زنى به من کاغذ من رنگ دل و دفتر تو مشک ختن قصّه ى افسوس تو را خوانده ام و فسون کنى هیچ که...
جگر و جان کسان
بکن اى جان، دل خویش از جگر و جان کسان سر فرو هل ز نظر بر در ایوان کسان این که با یک نظر از قلب تو آرامش برد روزگاریست...
ریشه احترام
اسم الهى ذو الجلال و الإکرام دو مرتبه در قرآن کریم و هر دو در سوره مبارکه الرحمن ذکر شده است. (آیه ٢٧ و آیه آخر)...
امروز روز خوبیست
امروز روزِ خوبیست شنبه مخلوقِ خوب خدا و با او دوستِ دوست هستم اول هفته که مرا به یاد اسمِ اول خدا مى اندازد...
از اول تا آخر همه عشق
سلام بر تو ای پیامبر مهربانی! پیام آور مهر و مهربانی! با تو مناجات می کنم ای حبیب و دوستِ خدا! با مدد از اسم یا حبیبِ...
میراثِ رضایتِ حسینِ فاطمه
به حافظه ى تصویرى عاشورایى ام که مى نگرم صحنه هاى مختلفى خودنمایى مى کند. یکى از این تصاویر، مناجات حضرت سیدالشهدا علیه...
مهربان تر از ...
«یا ارحم الراحمین» اى مهربان ترین مهربان ها اى خدا مهربان تر از مادر، پدر، عشق و حتى از پیامبرت رحمةٌ للعالمین یا ارحم...
از عجایب حسین بن على علیهما السلام
از عجایب فرزند ابوالعجایب حیدر کرّار، حسین بن على علیهما السلام همین بس که محرمش که مى رسد، آنان که یک سال بر طبل...
به تصویرگر لبخند بزن
تصور کن: چیره دست ترین و مهربان ترین عکاس دنیا، دوربین خود را روى سه پایه اى قرار داده و مى خواهد با تمام تمرکز از تو...
دوست جدیدم هادى و دلش
امروز هم رفتار جدیدم را تکرار کردم؛ نگهبان ساختمان پزشکان بود. سؤال جدیدم از بنى آدم را از او هم پرسیدم با پیش درآمد...
اشک و عشق
فرشتگان و پیامبران در حال گریه براى حسین! شیطانک : حسین که در بهشت است گریه چرا؟ خدا: من راحم العبرات هستم، رحمن و رحیم...
او مثبت نبود تو چرا؟
یافتم ... یافتم ... فرمول جدید! فرمول جدیدى براى آدم هاى مقصر زندگى ام پیدا کرده ام همان ها که منفى هاى زندگى ام را...
مناجات با صاحبدل
خدایا به تو حق مى دهم! نه! با تو به استقبال حق مى آیم... به تو این بار به چشم حق بودنت مى نگرم و مى خوانمت یا حق! با...
مناجات با خدا پیش از نماز
خدایا الله اکبر مى گویم که گاهِ نماز دیگرم که رسد شأن دیگرى از خود بر من بنمایانى: الله اکبر که بزرگ ترى از آن که وصفت...
تصور کن
#تصور_کن تصور کن #شاید راست باشد شاید خدا روى #زمین #بازمانده اى دارد به جا مانده اى دارد بقیه اى دارد #بقیةالله دارد...
بار دیگر به خود آفرین بگو
یا خالق اى آفریننده و اى آفریننده ى آفرینشى آفریننده از دریاى شیرینِ توانِ آفرینشت مرا سیراب کن خالقم کن خلّاقیتم بخش...
فرجام نیکویم ده
یا مُوفِّـق اى بخشنده ى #موفقیت از دریاى فرجام هاى نیکویت مرا جامى از موفقیت و توفیق هدیه کن امروز... آمین
دلت براى خودت بسوزد...
#ریشه_بد_بختى #راستگویى_کودکانه پناه مى برم به خدا از شیطان رانده شده هر چه به شما از مشکلات و سختى ها اصابت کند، حاصل...
بهتر من
بقیةُالله خیرٌ لکم إن کُنْتُم مؤمنین (هود ١١) «بقیةالله» «بازمانده خدا» براى شما «بهتر» است... اگر مؤمن باشید! در...
طبیب کربلا
این روزها براى زندگى آرام و درمان بیمارى فراگیر افسردگى روانشناسان مطرح دنیا به مثبت اندیشى روى آورده اند. و مگر زینب...
آقاى من! دوباره نجوا مى کنم
سلام آقاى من! دوباره با تو نجوا مى کنم و در دریاى سه «یقین» و یک «امید» غوطه مى خورم. «یقین» از اینکه مى شنوى و دل مى...
ناگهانى دوستت دارم
بعضى وقتها که به دلم نگاه مى کنم و مى بینم هنوز دوستت دارم، یک «آخیش آهسته ى کش دار» مى گویم، خیالم راحت مى شود، آب روى...
مسلک دوست داشتن مولا على
مى خواهم این بار به رسم مخالفان، «مولا» را «دوست» معنا کنم فقط دوست و نه به رسم شیعیانِ مولا، «آقا و سرور و سرپرست». به...
ماهباران شعبان
اینجا نجف... علماء و مؤمنین نگاهشان به آسمان تا که استهلال کنند، تا هلال نازک شعبان المعظم را درک کنند که در این شهر...
چشم زیبای خدا
صاحبِ ذوالفقارِ من سر تو به چاه کرده ای؟ مهرِ جهان فروز من مرا تباه کرده ای؟ صحبتِ دختر بهاران تو مگر نهاده ای؟ که بسته...
العجل
من نمی خواهم کسی غیر از شما را العجل مهدیا ما را نگاهی کن خدا را العجل دستِ بارانش کنون این ترکه ی دستم بگیر دستِ خشکم...
تشنه دست شما
کاروان جا نگذاری به خدا می میرم ساربان دامن احسان تو را می گیرم ساربان رحم به زانوی من ملتمست تا مرا هم ببری با دل خود...
حضرت مهدی
حضرت مهدی عزیزا بار دیگر از خطایم چشم پوش من گنهکارم گناهم از دو چشم بی حیایم چشم پوش گرچه می دانم که از حال بدم آگاهی...
موعود این وادی فرست
تابِ تابستان ندارم ای خدا بادی فرست مُردم از بیداد دنیا ای خدا دادی فرست باز هم غمگینم و محزون دلم در اضطراب شمع جانم...
کاش من نیز چو او غیبت کبرى بکنم
تا به کی گوییم: جمعه ها بیا ؟ کاش من نیز چو او غیبت کبری بکنم گر نشد غیبت صغری سهل است آه شاید گنهم این باشد که نموده...
وقت دیدار
می رسد صبحی، که او را با عنایاتش ببینی جان من! وقت رفتن، فاش می گوید: سلامی را کلامی را پیامی را که باید از دلی بشکسته...